کار خیر سید و آندو / خواندن شعار " قاضی با این قرارداد ... " توسط امیرحسین !تیم
فوتبال استقلال آخرین تمرین خود را در تهران قبل از دیدار مقابل سپاهان از
ساعت 15 و 30 دقیقه امروز در کمپ مرحوم حجازی پیگیری کرد.
احمد جمشیدیان و پژمان نوری دو بازیکنی بودند که در تمرین امروز آبیپوشان
غایب بودند. این دو بازیکن قطعا به دیدار مقابل سپاهان نخواهند رسید.
* امیرحسین صادقی امروز با چهرهای جدید پا به محل تمرین استقلال گذاشت.
(وی سبیلهای خود را به شکلی آرایش کرده بود که میان سایر بازیکنان جلب
توجه میکرد)
* مهمترین اتفاق امروز حرکت خیرخواهانه آندرانیک تیموریان و سید مهدی
رحمتی بود. ماجرا از این قرار است که والدین دو کودک سرطانی از مدتها پیش
با حضور در محل تمرین استقلال از تعدادی از بازیکنان این تیم درخواست کمک
مالی کردند تا به نوعی هزینههای تزریق آمپولهای 400هزار تومانی این دو
فرزند خود را تأمین کنند.
رحمتی و تیموریان از مدتها پیش تحقیقات لازم را
در این مورد انجام داده و امروز موافقت خود را با پرداخت هزینههای آمپول
این دو بیمار اعلام کرده و قرار است به زودی تعداد دیگری از بازیکنان
استقلال هم روند درمان این دو کودک سرطانی را زیر نظر بگیرند.
* جی لوید ساموئل به همراه مهدی رحمتی امروز با تأخیری کوتاه به محل تمرین رسیدند.
* امیرحسین صادقی به هنگام دیدن محمد قاضی شعار معروف هواداران استقلال که برای مهاجم این تیم ساختهاند را برای او خواند!
* حدود 50 طرفدار استقلال از نزدیک نظارهگر برنامههای آمادهسازی آبیپوشان بودند.
* دوربین شبکه خبر با حضور در محل تمرین آبیپوشان از نحوه آمادهسازی و برنامههای تاکتیکی این تیم گزارش تهیه کرد.
* تمرین امروز مثل روز گذشته حالتی جدی و سنگین گرفته بود و قلعهنویی از
ابتدا به بازیکنان استقلال در خصوص نکات لازم تذکر میداد. وی تأکید زیادی
به بازی روی زمین داشت و از بازیکنان میخواست که توپ را بلند نکنند.
* مهمترین آیتم و برنامه تمرینی امروز (دفاع به حمله) بود که مدافعان توپ
را به هافبکها داده و آنها از طریق ارسال روی دروازهها فرصت را برای
مهاجمین فراهم میکردند. محمد قاضی در ضربات آخر عملکرد خوبی داشت و البته
مهرداد اولادی و کبه در زدن ضربات نهایی کم دقت بودند که این موضوع با تذکر
قلعهنویی روبرو شد.
* حمید بابازاده به همراه مهدی رحمتی و سید حسین حسینی برنامه آمادهسازی گلرها را برعهده داشت.
* شاهرخ بیانی، سیروس دینمحمدی، پورحیدری و میرشاد ماجدی حاضران تمرین امروز استقلال بودند.
* تیم استقلال در سفر به اصفهان پژمان نوری و احمد جمشیدیان را در اختیار
نخواهد داشت اما بقیه بازیکنان این تیم مشکلی برای همراهی ندارند.
* آخرین تیم تیم استقلال فردا ساعت 15 در اصفهان برگزار و نشست خبری قلعهنویی و کرانچار نیز ساعت 14 انجام خواهد شد.
دیدار تیمهای سپاهان و استقلال از ساعت 15 روز پنجشنبه در ورزشگاه فولادشهر برگزار خواهد شد
* کارت بازی غلام نژاد هم صادر شد
اگر دوباره به دنیا بیایم از نونهالان بازیکن استقلال می شوم

*وارد چند سالگی شدید؟
من اول باید یک چیز را دقیق بگویم. من 17 آذر به دنیا آمدهام اما در شناسنامهام تولدم 11 آذر ثبت شده است.
*چرا؟
مادرم میگوید 17 آذر به دنیا آمدی اما شناسنامهات را 11 آذر گرفتیم
اما پدرم میگوید 11 آذر به دنیا آمدی و شناسنامهات را 17 آذر گرفتیم. بعد
از تحقیق متوجه شدم همان 17 آذر سال 50 به دنیا آمدم.
*42 ساله شدید. زمان در همه این سالها خیلی زود گذشت؟
خیلی، خیلی... میتوانم بگویم به سرعت برق و باد اما سال 92 از همه سالها تندتر گذشت.
*چرا؟
نمیدانم اما همه ماههای این سال به سرعت جت آمد و رفت، اما میتوانم
بگویم از بهمن 73 که به استقلال آمدم بهترین سالهای زندگیام را در
سالهای 74، 75، 76، 77 سپری کردم. در سال 74 مرد سال فوتبال ایران شدم،
سال 75 بازیکن ملی شدم و سال 76 در بازیهای مقدماتی جامجهانی به میدان
رفتم. احساس میکنم این 4 سال مثل یک رعد و برق آمد و رفت. الان که نگاه
میکنم میبینم 42 ساله شدم.
*و اگر یک بار دیگر به دنیا بیایید چه کار میکنید؟
من در گذشتهام یک اشتباه کردم ای کاش به جای اینکه در 22 سالگی به
استقلال میآمدم در 17 سالگی به این تیم آمده بودم. همیشه این افسوس را
میخورم که چرا در 17 سالگی به دنبال من نیامدند که بازیکن استقلال شوم.
الان اگر یک بار دیگر به دنیا بیایم از نونهالان به استقلال میآیم. من هر
چه دارم از استقلال است. از تیم محبوبم است.
*اگر از 17 سالگی به استقلال میآمدید چه اتفاق و تحولی در فوتبال علیرضا منصوریان صورت میگرفت؟
زمان خیلی بیشتری در استقلال بودم. در همه سالهایی که در استقلال
تمرین کردم و بازی رویاییترین روزهای زندگیام بودند. از بهمن 73 تا خرداد
87 که از فوتبال خداحافظی کردم بهترین روزهای عمرم را سپری کردم. فکر
نمیکنم در زندگی طعمی شیرینتر از طعم روزهای حضور در استقلال را چشیده
باشم و خوشحالم که رویای 7 سالگیام که حضور در استقلال بود در 23 سالگی به
واقعیت تبدیل شد.
*شما با وجود اینکه چند سال است از فوتبال خداحافظی کردید هنوز در بین هواداران استقلال محبوب هستید. دلیلش را چه میدانید؟
من در همه روزهایی که در استقلال بودم قلبم با هواداران بود. در همه
15، 16 سالی که در استقلال بودم توانستم به هواداران بفهمانم من هم یک روز
مثل آنها بودم و الان هم مثل آنها هستم.
*شیرینترین خاطرهای که طی این همه سال داشتید کدام است؟
شیرینترین خاطرهام برمیگردد به سال 74. وقتی در دربی توانستیم 3 بر یک برنده شویم و آن روز در زمین هر کاری توانستم انجام دادم.
*و بهترین گلی که برای استقلال زدید؟
گلی که به پاس از وسط زمین زدم. آن موقع هادی طباطبایی دروازهبان پاس بود و من از وسط زمین برای استقلال گل زدم.
البته یک گل خیلی قشنگ هم به صنعت نفت زده بودم که هیچ عکسی از آن گل
وجود ندارد. یک قیچیبرگردان از وسط زمین به صنعتنفت زدم اما تنها عکاس آن
بازی عکسهایش پاک شده بود تا هیچ اثری از این گل باقی نماند.
*و خاطرهای تلخ که در ذهن شما باقی مانده است؟
روزی که از استقلال خداحافظی کردم بدترین روز زندگیام بود و هر چه الان از آن روز میگذرد تلخی آن را بیشتر احساس میکنم.
*بهترین هدیهای که گرفتید چه بوده؟
یک سال که بازیکن استقلال بودم با دکتر نوروزی به یک مرکز خیریه در
صومعهسرا رفتیم. آنجا از بچههای بیسرپرست نگهداری میشد. یک نفر بود که
به دلیل مشکلاتی که برایش به وجود آمده بود در بهزیستی زندگی میکرد و
مشکل معلولیت هم داشت. این فرد به شدت طرفدار استقلال و من بود. با دست
خودش یک عروسک بافتنی که شماره 10 روی پیراهنش بود را بافته بود و هیچوقت
هم فکرش را نمیکرد که من یک روز به آن بهزیستی بروم. عروسک بافتنی آن که
شماره 10 بود بهترین هدیه زندگی من بود و شاید حتی برای من بهتر و زیباتر
از دریافت عنون مرد سال فوتبال ایران بود.
*الان در سن 42 سالگی چه آرزوی ورزشی دارید؟
اول اینکه همیشه از خدا سلامتی میخواهم و آبرو اما دوست دارم اگر روزی
به استقلال آمدم در دنیای مربیگری آن چیزهایی را که در دنیای بازیگری
نتوانستم در استقلال به آن دست پیدا کنم را به دست بیاورم.
*شما به عنوان کاپیتان و مرد محبوب هواداران استقلال برای این تیم بازی
کردید. با این شرایط به نظر نمیرسد در زمان فوتبال بازی کردنتان
آرزوهایی هم باقی مانده باشد؟
این حرف را نمیتوانم الان به شما بگویم اما در آینده متوجه خواهید شد که من چه میخواهم.
*خانواده همیشه تولدتان را میگیرند؟
تولد که نمیشود گفت، اما همیشه یک کیک را برایم میگیرند. پسر و پدرم همیشه بانی برگزاری تولد برای من هستند.
*یک پیراهن که روی آن عدد 10 نوشته شده همیشه از سوی هواداران استقلال روی سکو پهن میشد. چقدر آن پیراهن را دوست دارید؟
واقعیت این پیراهن سورپرایز لیدرهای شرق تهران برای من بود که به خودم
هم نگفته بودند اما به یکباره در بازی استقلال آن را روی سکوها پهنکردند.
این پیراهن نزدیک به 300 متر است و میتوانم بگویم با دیدن آن سورپرایز
شدم.
*چه صحبتی با هواداران استقلال دارید؟
از همه هواداران استقلال که روز تولدم را تبریک گفتند تشکر میکنم و
خیلی خوشحالم که امروز با آنها صحبت کردم، چند وقتی بود که مدام هر
مصاحبهای با من میشد در حال و هوای تیمملی بود و واقعاً خیلی دلم برای
هواداران استقلال تنگ شده بود، اما الان که با هواداران استقلال حرفهایم
را مطرح کردم احساس خیلی خوبی دارم و برای همه آنها آرزوی موفقیت دارم و
دوست دارم مثل سالهای حضورم در زمین برای استقلال، در کنار آنها باشم.

تعــصب و غیرت ازش میچـــکه !